آسایش بدون آرامش

ساخت وبلاگ
این روزها اینقدر سریع همه ی شرایط تغییر میکنه که وقتی میگی قدیم معلوم نیست دیروز هست یا دورتر

ولی اینکه مردم قبلا اینقدر آسایش نداشتند ولی آرامش داشتن 

اینکه قلبشون واسه هم می تپید و دردهاشون واسه هم معنی داشت

اینکه مرحم زخم دل بودن و همدم و همراه شادی و غم 

اینکه در خونه ها بازبود و حال دلت واسه ورود آشنا خوب بود

اینکه از صداقت و سادگی آدما خیالت راحت بود

اینکه از دورویی و بلاتکلیفی درون آدما دلهره نداشتی

اینکه اگر مشکل گشا نبودن نمک هم به زخمت نمی پاشیدن

اینکه از غمت غمگین میشدن از شادیت شاد

اینکه دوست داشتن حال دلت رو خوب کنند

اینا مربوط به قدیم دوره 

و من حالا خوب میفهمم مادربزرگها چه دردی رو تحمل میکنن که اینقدر از زمان دلخوشیهای بی ریا و بی خرج 

دور شدند!

حسرت گذشته ای که نیست و ترس از آینده ای که آسایش بیشتر از آرامش هست درد کمی نیست

تجملات و تکلفات دست و پای دل آدما رو بسته 

چقدر دورشدیم از خودواقعی  مون!!!!

دلتنگ...
ما را در سایت دلتنگ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : farzaneh45 بازدید : 116 تاريخ : يکشنبه 29 ارديبهشت 1398 ساعت: 9:14